Monday, January 31, 2005

باز هم خونه

خوب ما برگشتيم. برعكس انتظارم سفر بدي نبود. يه جور تجديد قوا، يه تمدد اعصاب. ميدونيد يكي از ايرادهاي من اينه كه تنبل ترين و بي حوصله ترين آدم دنيا هستم. ميتونم تا قيامت توي خونه بخوابم. بايد يقه ام كنن و ببرنم وگرنه خودم با زبون خوش جايي برو نيستم. به هر حال رفتيم و اومديم و باز روز از نو و از روزي هم خبري نيست

0 Comments:

Post a Comment

<< Home