Thursday, July 21, 2005

search

يه كم پيش در حالي كه فقط من خونه بودم اين پسره زنگ زده مي گه دو تا كيسه زباله بزرگ مي خوام. گفتم ok رفتم تمام آشپزخونه رو زير و رو كردم،نبود كه نبودآخرش دو سه تا از اين كيسه هاي بزرگ شهروند پيدا كردم بردم مي گم: چيزي بزرگتر از اينا پيدا نكردم.
ميگه: تو اينا جا نمي شه.
ميگم. خيلي گشتم، فكر نكنم داشته باشيم.
ميگه: آخه تو اصلا اينجا هستي؟ اصلا مي دوني چي به چيه؟

ببين كار ما به كجا رسيده كه ديگه نظافتچي مون هم بهمون متلك مي گه.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home