Saturday, December 23, 2006

يلدايي ديگر

بعد از 9 سال بالاخره امسال تو گردهمايي شب يلداي فاميلي شركت كردم! عزيزم مختصاتت دارن روز به روز كمرنگ تر مي شن، عجله كن!

البته ظاهرا بهم نساخته اين شب يلداي بدون تو. مريض شدم. چي؟ پرخوري؟ نه عزيزم پرخوري رو اون موقعي مي كردم كه شب يلداها راه مي افتاديم و هر آنچه كه مي ديديم مي خريديم و براي شام هم حسابي از خجالت خودمون در مي اومديم و بعدش ديگه ميل نداشتيم هيچ كدوم از اون همه چيزي رو كه خريده بوديم بخوريم! و خوب البته كه به وظيفه خودمون عمل مي كرديم و تا پاسي از شب مشغول خوردن بوديم و نهايتا حتي حال جمع كردن بساطمون رو هم نداشتيم و مستقيم مي رفتيم تو رختخواب! عجب اونكه حالمون هم بد نمي شد!
نه ديشب پرخوري نكردم!

3 Comments:

At 2:37 PM, Anonymous Anonymous said...

ey baba, man kolli commentidam nayoomad chera?
goftam porkhoriam bad nista, javab mide gahi!

 
At 3:13 PM, Anonymous Anonymous said...

چه خوب كه پرخوري نكردي!!!!!!!!؟

 
At 3:39 PM, Anonymous Anonymous said...

به بازی شب یلدا دعوتتون کردم . ممنون می شم شرکت کنی ... یه جور فانه :-)

 

Post a Comment

<< Home