برف و ...
برف اين روزها و بازم خيال نامربوط تو.
يادته پارسال تو اون برفي كه همه جا تعطيل شده بود اينجا ، تو اتاق من ، گير افتاده بودي و چقدر اين برف گير شدنه برا هر دومون شيرين بود؟ آرزو مي كرديم آنقدر برف بباره كه هيچ وقت نتوني از خونه بري بيرون. و هيچ وقت هم آب نشه...
يادته پارسال تو اون برفي كه همه جا تعطيل شده بود اينجا ، تو اتاق من ، گير افتاده بودي و چقدر اين برف گير شدنه برا هر دومون شيرين بود؟ آرزو مي كرديم آنقدر برف بباره كه هيچ وقت نتوني از خونه بري بيرون. و هيچ وقت هم آب نشه...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home